انگلیسی زبانها میگن*: هزاران زبان در دنیا هست ولی یه لبخند جای همش رو میگیره
یه ماه میشه که من تقریبا ً هر روز صبح پیاده میرم سر کار. تقریبا ً هم هر روز دمِ آخرین ایستگاه اتبوسِ تو مسیرم یه دختری رو تخته سنگِ نزدیک ایستگاه لم داده. صورت با نمکی داره. همیشۀ خدا خوابه خوابه. یه مقداری از بانمکیه صورتش به خاطر چشای خوابآلوی پف کردشه، بقیهاش هم به خاطر اون نگاه تو صورتشه که انگار داره فحش میده به کارش که به خاطرش مجبورشده از خواب نازش بزنه. نباید بیش ازدو سه سال از من بزرگتر باشه. هر وقت از کنارش رد میشم یه نگاه دزدکی به هم میکنیم. دیروز که از کنارش رد شدم نگاهمون به هم قفل شد. اومدم سریع کلم رو بچرخونم که باحالترین لبخند عالم رو تحویلم داد. خیلی کیف کردم، با همۀ لبخندای ظاهری بقیه فرق داشت. مزه داد
یه ماه میشه که من تقریبا ً هر روز صبح پیاده میرم سر کار. تقریبا ً هم هر روز دمِ آخرین ایستگاه اتبوسِ تو مسیرم یه دختری رو تخته سنگِ نزدیک ایستگاه لم داده. صورت با نمکی داره. همیشۀ خدا خوابه خوابه. یه مقداری از بانمکیه صورتش به خاطر چشای خوابآلوی پف کردشه، بقیهاش هم به خاطر اون نگاه تو صورتشه که انگار داره فحش میده به کارش که به خاطرش مجبورشده از خواب نازش بزنه. نباید بیش ازدو سه سال از من بزرگتر باشه. هر وقت از کنارش رد میشم یه نگاه دزدکی به هم میکنیم. دیروز که از کنارش رد شدم نگاهمون به هم قفل شد. اومدم سریع کلم رو بچرخونم که باحالترین لبخند عالم رو تحویلم داد. خیلی کیف کردم، با همۀ لبخندای ظاهری بقیه فرق داشت. مزه داد
*There are thousands of languages in the world, but a smile speaks them all.